نشریه هیل روز دوشنبه یازدهم دسامبر یادداشتی با محوریت نقش ویرانگر جمهوری اسلامی ایران در منطقه منتشر کرد و به این موضوع پرداخت که جاهطلبیهای حاکمان تهران چطور بر زندگی مردم کشورهایی که مدعی حمایت از آنها است، تاثیر منفی گذاشته است. محمد بکر غبیس، رئیس گروه «شهروندان برای آمریکای امن و ایمن» که در حمایت از سوریهای آمریکایی فعالیت میکند، در این یادداشت به شواهدی از نقش ایران در اوضاع اسفناک منطقه، از سوریه تا غزه، اشاره کرده است.
او در این تحلیل مینویسد: «نبرد بین اسرائیل و شبهنظامیان حماس در نوار غزه تازهترین نمونه از فعالیتهای بیثباتکننده ایران در سراسر خاورمیانه است. در واقع، جنگ اسرائیل و حماس تحرکات ژئوپلیتیکی منطقه را بهشدت تغییر داد و به امنیت گسترده منطقه و مردم بیگناه آسیب رساند اما این اوضاع در خلاء به وجود نیامده؛ بلکه نشاندهنده تمایل جمهوری اسلامی به درگیری و تعمیق شرایط آشفته در سراسر منطقه به نفع خود است.»
به اعتقاد غبیس، اقدامهای بدخواهانه تهران در سزمینهای فلسطینی منعکسکننده یک روند طولانیمدت است که برای سراسر خاورمیانه پیامدهای منفی داشته است. او سوریه را مثال میزند و اشاره میکند که ایران در بسیاری از درگیریهای ۱۲ سال گذشته، مستقیم و غیرمستقیم از رژیم بشار اسد حمایت کرده و در کنار کمکهای اقتصادی و برخی پوششهای سیاسی در مجامع منطقهای و بینالمللی، تجهیزات نظامی، آموزش و سایر امکانات هم به اسد ارائه کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چندین گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران هم که «محور مقاومت» نامیده میشود، در سوریه فعالیت میکنند؛ از جمله حزبالله لبنان و حماس که حمایت سپاه پاسداران ایران را دارند. این گروهها برای حمایت از جاهطلبیهای حاکمان ایران به طور مرتب اسلحه، مواد مخدر و جنگجو به سرتاسر سوریه قاچاق میکنند؛ عملیاتهایی که به نابسامانی بیشتر در سیستمهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محلی سوریه منجر شدهاند.
این تحلیلگر در ادامه یادداشتش تاکید میکند: «هدف این گروهها به جای حمایت از آرمانهای دموکراتیک بیشتر سوریها که مایلاند اسد را از قدرت برکنار و او را بابت جنایات جنگیاش پاسخگو کنند، حمایت از این دیکتاتور و همدستانش به عنوان اعضای فعال اقتصاد جنگی سوریه است. آنها اموال غیرنظامیان سوری را میدزدند، مخالفان سیاسی و سایر افرادی را که تهدید تلقی میشوند، ترور میکنند و درهای سوریه را به روی گروههای تروریستی باز میکنند. اقدامهایی که نه به نفع مردم سوریه، که تامینکننده استراتژی امنیتی خارجی ایران است و با هدف بازدارندگی دشمنان تهران انجام میشود.»
به اعتقاد رئیس گروه شهروندان برای آمریکای امن و ایمن، سران جمهوری اسلامی با ادعای توجه به خواستههای مردم کشورهای منطقه، در حقیقت با جاهطلبیهایشان از عناصر خودکامه سرکوبگر حمایت و همزمان از درگیریهای منطقهای استقبال میکنند؛ مدلی که امروز در غزه هم تکرار میشود.
در حالی که حماس و ایران ادعا میکنند از منافع واقعی فلسطینیها و آرمان آنان برای داشتن یک کشور مستقل حمایت میکنند، واقعیت بسیار مبهمتر است. این گروهها از مقاومت فلسطین برای پیشبرد برنامههایشان استفاده میکنند؛ یعنی امید ایران به هژمونی منطقهای و تمایل حماس برای کنترل منطقه. این ایدئولوژی از طریق مقاومت و مبارزه خشونتآمیز و بدون توجه به هزینههایی که در این راه انجام میشود و زندگی غیرنظامیان را تحت تاثیر قرار میدهد، محقق میشود.
ایران اگرچه هرگونه نقش داشتن در حملات هفتم اکتبر حماس را رد میکند، در کنار شبهنظامیان دیگر مانند حزبالله مبارزه این گروه با اسرائیل، را میستاید و این در حالی است که غیرنظامیان غزه تحت محاصره کامل و حملاتی قرار دارند که تاکنون جان نزدیک به ۱۷ هزار نفر را گرفته و حدود ۴۰ هزار نفر را مجروح کرده است.
نشریه هیل در ادامه تاکید کرد: «تلاشهای جمهوری اسلامی برای مسلح کردن حماس و دیگر گروههای مسلح فلسطینی به درگیریها در غزه و کرانه باختری دامن میزند. در این زمینه، سوریه و فلسطین دو روی سکه نقش بیثباتکننده ایران در خاورمیانهاند.
تهران نشان داده است که از هرجومرج استقبال میکند و با هدف تعمیق بیثباتی، در حمایت از دکترین خاصش مبنی بر بروز مشکلات امنیتی در خارج از مرزهایش، فعالیت میکند. این رویکرد که تهدیدهای امنیتی را به خارج میکشاند و از ایران دور میکند، با مشارکت دادن منافع و امید دادن به رهبران، جنبشها، گروهها و کشورهای منطقهای برای دستیابی به خواستههایشان عملیاتی میشود.
در سوریه، میلیونها نفر در حمایت از دموکراسی علیه بشار اسد قیام کردند؛ اقدامی که جمهوری اسلامی فعالانه علیه آن دست به کار شد. نتایج این وضعیت آشکار است؛ سوریه اکنون به یک کشور شکستخورده تبدیل شده که با توجه به جایگاهش به عنوان «قلب خاورمیانه»، پیامدهای امنیتی فاجعهباری برای سراسر منطقه داشته است. غزه هم یک فصل دیگر از این داستان تکراری است.
غزه و سوریه نمونههاییاند که بهخوبی نشان میدهند چطور حکومت ایران میخواهد از بیثباتی منطقه به نفع خود استفاده کند و مردم این کشورها را به درد و رنج بکشاند.
بنابراین لازم است در برابر این بازیگران بدخواه، حمایت از آرمانهای واقعی و دموکراتیک مردم سوریه و فلسطین جدی گرفته شود و نقش رهبری واشنگتن هم در این زمینه بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.